نه زندگی میدان جنگ است و نه شما یك آدم بیعیب و نقص یا همیشه شكست خورده. این پیشفرضی است كه اگر باورش داشته باشید، بسیاری از مشكلاتتان با خود و دیگران حل میشوند. در این مقاله نمونه برخی اشتباهات رایج در زندگی مشترك را مطرح میكنیم كه تنها به دلیل نداشتن عزت نفس بالا رخ میدهند و از شما میخواهیم كه پس از خواندن مشكلات این آدمها، با دقت بیشتری به رفتارها و سبك زندگیتان نگاه كنید. اگر شما هم خودتان را شبیه چنین آدمهاییمیبینید، توصیه میكنیم با حذف برخی ویژگیهایتان عزت نفس خود را بالا ببرید. نمیگوییم كار آسانی است اما اگر این عادتهای كهنه را نادیده بگیرید، دیر یا زود زندگی مشتركتان را با مشكلات زیادی روبرو میكنید كه حل كردنشان ساده نیست.
نه زندگی میدان جنگ است و نه شما یك آدم بیعیب و نقص یا همیشه شكست خورده. این پیشفرضی است كه اگر باورش داشته باشید، بسیاری از مشكلاتتان با خود و دیگران حل میشوند. در این مقاله نمونه برخی اشتباهات رایج در زندگی مشترك را مطرح میكنیم كه تنها به دلیل نداشتن عزت نفس بالا رخ میدهند و از شما میخواهیم كه پس از خواندن مشكلات این آدمها، با دقت بیشتری به رفتارها و سبك زندگیتان نگاه كنید. اگر شما هم خودتان را شبیه چنین آدمهاییمیبینید، توصیه میكنیم با حذف برخی ویژگیهایتان عزت نفس خود را بالا ببرید. نمیگوییم كار آسانی است اما اگر این عادتهای كهنه را نادیده بگیرید، دیر یا زود زندگی مشتركتان را با مشكلات زیادی روبرو میكنید كه حل كردنشان ساده نیست.
زمانی كه زهره با همسرش ازدواج كرد، تازه وارد دانشگاه شده بود. او كه فكر میكرد به دنیای پرمسئولیتی وارد شده و توان انجام همه كارها با هم را ندارد، به سختی چند واحدی گذراند و ترجیح داد با گرفتن كاردانی و بیرون آمدن از دانشگاه، وقتش را وقف همسرش كند.
حالا او یك زن 31ساله است كه در 10 سال گذشته جز مسائل خانهداری، برای یادگرفتن هیچ چیزی وقت نگذاشته و احساس میكند كه كیلومترها از همسرش كه فوق لیسانس مدیریت و مدیر یك شركت خصوصی است، عقب مانده. زهره فكر میكند، برای دوباره شروع كردن دیر است و راهی كه برای حفظ زندگی به نظرش میرسد، نظارت بیشتر بر همسرش و مانع پیشرفت بیشتر او شدن است. شما اگر موقعیت مشابهی داشتید، چه رفتاری میكردید؟
- سراغ تواناییهایتان بروید
اگر شما حس كنید در زندگیتان آنقدر كه باید خوب عمل نمیكنید و همیشه شكست میخورید این موضوع باعث میشود تصویری كه در مورد خودتان دارید هم خدشهدار شود و درنتیجه دیگران هم تصویر جالبی در مورد شما نخواهند داشت. قرار نیست شما در تمام موضوعاتی كه همسرتان از آنها سردر میآورد وارد شوید اما قطعا مسائلی هست كه شما بیشتر از او از آنها اطلاع دارید و بیشتر توانایی رسیدگی به آنها را دارید.
سعی كنید به این مسائل رسیدگی بیشتری كنید تا هم تصویرتان در ذهن خودتان بهتر شود و هم در ذهن دیگران. نقاط قوت خودتان را فهرست كنید و اگر از آنها با خبر نیستید، نظر دیگران را در این مورد بپرسید اما سعی نكنید خود را وارد هر ماجرایی بكنید و با صحبت كردن در مورد موضوعاتی كه تخصص یا اطلاعی در مورد آنها ندارید، حرفهایتان را برای دیگران بیاعتبار كنید.
- خودتان را بشناسید
به جای اینكه پله ترقی همسرتان شوید و خودتان درجایی كه هستید در جا بزنید، در عین حمایت كردن از او به فكر رشد خودتان هم باشید. سعی كنید تعریفی از خود داشته باشید كه به شما اعتماد به نفس و آرامش میدهد. در ذهنتان یك عنوان برای خود بسازید و سعی كنید این عنوان را هر روز تقویت كنید.
مثلا بگویید من آشپز خوبی هستم؛ من یك ورزشكارم؛ من كارمند نمونهای هستم؛ من به فكر تحصیلاتم هستم و... اگر شما چنین عنوانی را در ذهنتان نداشته باشید، بعد از چند سال احساس بیارزشی خواهید كرد و ممكن است فكر كنید همین همسری كه شما پله ترقیاش شدهاید، هزاران پله از شما بالاتر است و چرا باید برای بودن با شما انرژی بگذارد! در عین حال همیشه پشتیبان همسرتان باشید و بهخاطر ترس از اینكه روزی از شما بالاتر برود و قدرتان را دیگر نداند، او را از آنچه استحقاقش را دارد محروم نكنید.
الهام و دوستان خانوادگیاش هفتهای یكبار دور هم جمع میشوند. دوستانی كه به نظر الهام، هر كدامشان دلیلی برای افتخار كردن به خود را دارند. البته خود او هم زن موفقی است. هم ظاهر خوبی دارد و هم تحصیلات بالایی اما چون مثل دوستان دیگرش سراغ كار بیرون از خانه نرفته، احساس میكند كه ممكن است دیگران تواناییهایش را نادیده بگیرند. به همین دلیل سعی میكند كه گاهی برتریهایش را به دیگران گوشزد كند تا مبادا یادشان برود كه او هم چیزی از دیگران كم ندارد. شما در چنین موقعیتی چه رفتاری میكنید؟
- به فكر اثبات خودتان
دیگران شما را همانطور كه هستید میبینند، با تمام تواناییها و ضعفهایتان. شاید در برخوردهای اولیه به تمام این موضوعات پی نبرند اما در ملاقاتهای بعدی نظرشان را در مورد شما اصلاح میكنند و به شناخت بهتری میرسند. تا زمانی كه این تصور در آنها كامل شود دست نگهدارید و بهخاطر ترس از قضاوتهای آنها مدام خودتان و عادتهایتان را معرفی نكنید. اگر شما در كارتان برجسته باشید، اخلاق خوبی داشته باشید یا هزار و یك هنر دیگر در وجودتان باشد، دلیلی ندارد كه به محض دیدن دیگران از همه این تواناییها پردهبردارید و اگر هم ضعفها و شكستهایی دارید، قرار نیست همه دنیا را از وجودشان با خبر كنید. در مورد خودتان كم توضیح دهید و بگذارید هركسی از دریچه دید خودش شما را بشناسد.
مریم طاقت ناراحتی كسی را ندارد. او به شوهرش و دوستانش بیشتر از هرچیزی اهمیت میدهد و وقتی كه ناخواسته مشكلی میان پیش میآید، به جای اینكه تقصیر را گردن كسی بیندازد، سعی میكند كه رفتارهای خودش را بررسی كند و با تغییر دادن خودش یا حتی عذرخواهی كردن اوضاع را آرام كند البته از اغلب مواردی كه او با عذاب وجدان از دیگران عذرخواهی میكند، مشكل به خاطر رفتارهای او درست نشده است. وقتی میان شما و دیگران سوءتفاهم ایجاد میشود چه احساسی پیدا میكنید؟ آیا خودتان را مقصر میدانید یا به آنها حمله میكنید؟
- همیشه حق با شما نیست
هرچقدر هم كه توانمند باشید، باز هم اشتباه میكنید. فكر نكنید نپذیرفتن اشتباهات و انكارشان یعنی داشتن اعتماد به نفس. یكی از نشانههای افرادی كه عزت نفس پایینی دارند، ناتوانی در پذیرش اشتباهات و مهمتر از آن، اعتراف به اشتباهات است. اگر مشكلات شما باعث یك دعوای خانوادگی شده، چند ساعتی بعد از آرام شدن همه چیز از همسرتان عذرخواهی كنید و به او نشان دهید كه مسئولیتپذیرید و میتوانید قضاوت درستی در مورد رفتار خودتان داشته باشید. اگر شما همیشه از زیر عنوان تقصیر من بود شانه خالی كنید، او قضاوتهایتان را در مورد خودش هم نخواهد پذیرفت و شما را مسئول تمام ناراحتیهای زندگی مشتركتان خواهد دانست.
- خودتان را زیر ذره بین نگذارید
شاید این پیشنهاد بهنظر عجیب بیاید اما زیاد از حد فكر كردن به همه ویژگیها و جزئیات میتواند در شما وسواس ایجاد كند و عزت نفستان را هم تحتتاثیر قرار دهد. وقتی كاری میكنید یا حرفی میزنید، مدام از خود نپرسید كه آیا درست بود یا نه و آیا دیگری را رنجاندهاید یا نه؟ شاید همسر شما خسته یا بیحوصله باشد، پس دلیلی ندارد به محض احساس ناراحتی در او بپرسید، من كاری كردم؟ از من ناراحتی؟ فلان حرف یا رفتارم تو را ناراحت كرد؟ و... قبل از انجام هر رفتاری به آن فكر كنید اما بعد از آن، این بررسی پایانناپذیر را قطع كنید. مطمئنا اگر دیگران از شما ناراحت باشند، شما را در جریان خواهند گذاشت، پس سعی نكنید كه ناراحتی آنها را پیشبینی كنید.
سمانه زن بداخلاقی نیست و خیلی راحت با دیگران كنار میآید اما دلخوریهای سادهای كه مدام میان او، همسرش و خانواده همسرش پیش میآید، زندگی آنها را به شدت تحت فشار قرار داده است. او حتی نمیتواند از یك شام با خانواده شوهرش لذت ببرد، چون فكر میكند، دیگران همیشه به زبان بیزبانی او را سرزنش میكنند و تمام لحظات بعد از مهمانی به فكر رمزگشایی حرفهایی است كه دیگران زدهاند.
- توهم توطئه نداشته باشید
فكر نكنید پشت همه حرفهای دیگران، منظور خاصی هست كه باید تحلیلش كنید یا به فكر تلافی كردنش باشید. حتی اگر با آدمی سروكار داشته باشید كه واقعا چنین منظوری دارد، باید فكر كنید كه وقت و آرامش شما ارزشمندتر از این است كه مدام برای تلافی كردن كار او صرف شود.
اگر در خانواده همسرتان كسی با چنین ویژگیهایی هست از كنار حرفهایش بگذرید و خودتان را درگیر موضوعات ساده و سطحی نكنید. اگر هم شما فكر میكنید كه دیگران چنین ویژگیهایی دارند، توانتان را بالا ببرید و با گذشتن از كنار حرفهایی كه شما را آزار میدهد، زندگی مشتركتان را نجات دهید.
نگار خانهدار است و روزی 10 ساعت تنها بودن برایش از هركاری سختتر است. او فكر میكند كه شوهرش این موضوع را درك نمیكند و در طول روز با زنگنزدن و پیامك نفرستادن به او بیتوجهی میكند و گاهی سعی میكند كه با تماس گرفتن مداوم این فاصله را كم كند و گاهی هم میرنجد و به همین بهانه چند روزی سرسنگین میشود. همسر او فكر میكند، این رفتارهای نگار بهخاطر این است كه او زیاد از حد محبت میكند؛ به همین دلیل در كنار حمایت از نگار سعی میكند كه زیاد محبتش را نشان ندهد و به قول خودش او را لوس نكند. شما و همسرتان در این شرایط چه رفتاری از خود نشان میدهید؟
- از مهربان بودن نترسید
فكر نكنید كه لطف شما راهی برای سوءاستفاده دیگران باز میكند. اگر شما حد و مرزها را رعایت كنید و به دیگران هم نشان دهید كه در زندگی شما هر چیز در جای خودش قرار دارد و هر رفتاری در جای خود بررسی میشود، دیگر نگران این مشكل نخواهید بود. شما تنها به مهربانی دیگران نیاز ندارید بلكه خود محبت كردن هم میتواند روان شما را راضی نگهدارد و آرامش و عزتنفستان را بالا ببرد. نگذارید این مهربانی چشمهایتان را ببندد و روی قضاوتهایتان تاثیر بگذارد بلكه به همسرتان نشان دهید تا زمانی كه قدر مهربانیهایتان را میداند از آنها بهرهمند میشود.
- شرایط دیگران را درك كنید
همه آدمها در همه لحظات آماده كمك كردن و توجه كردن به شما نیستند. اگر چند ساعت منتظر ماندن برای دریافت این توجه یا درك كردن شرایطی كه طرف مقابل در آن قرار دارد شما را آزار میدهد، فكری برای عزت نفستان بكنید. اگر در تمام لحظاتی كه همسرتان سركار است، به بهانه تنهایی و بیحوصلگی از او هم میخواهید كه كارش را كنار بگذارد و با شما صحبت كند یا اینكه حتی نمیتوانید چند ساعت بودن او در كنار دوستان یا خانوادهاش را بپذیرید در مورد این رفتارها تجدید نظر كنید. زیرا چنین انتظاراتی نه نشانه ضعف شماست و نه اقتدارتان در زندگی مشترك بلكه تنها نشانه این واقعیت است كه شما عزت نفس پایینی دارید.
فاطمه 3 فرزند دارد و چند سالی است كه بهخاطر آرامش آنها و همسرش از تفریحات و پیشرفت خودش صرفنظر كرده است. چون همسرش ساعات زیادی را كار میكند، او همه مسئولیتهای مرتبط با خانه را پذیرفته و با اضافهتر شدن روز به روز این مسئولیتها، احساس میكند كه دیگر توان ادامه دادن به این شیوه را ندارد. این موضوع باعث مشكلاتی میان او و همسرش شده و بدتر اینكه همسرش هم حاضر به پذیرش این موضوع نیست و میگوید كه نمیتواند شیوه زندگیاش را تغییر دهد. شما در مورد شرایط او چه فكری میكنید و اگر جای او بودید چه تصمیمی میگرفتید؟
- از فرصتهایتان نگذرید
شرایط همه آدمها برابر نیست و قطعا خیلی از آدمها شرایطشان بهتر از شماست اما این بهانه خوبی برای نشستن و دست روی دست گذاشتن نیست. به جای مقصر دانستن زمین و زمان، از كوچكترین فرصتها بیشترین استفاده را بكنید. شاید شما به جایی كه دوست دارید نرسید و محدودیتهایتان نگذارند كه شبیه آرزوهایتان شوید اما اگر بیشترین تلاشتان را بكنید و سعی كنید خودتان باشید، عزت نفستان بالا خواهد رفت و دلیلی برای سرزنش خود یا دیگران نخواهید داشت. اگر فكر میكنید كه ازدواج و بچهدار شدن پایان فعالیتهای شما بوده، مشكل از این 2 اتفاق نیست بلكه مشكل اصلی شما هستید كه نتوانستهاید تواناییهایتان را با تغییرات زندگیتان هماهنگ كنید.
- بیشتر از توان تان، مسئولیت نپذیرید
ممكن است دوست داشته باشید كه دیگران همیشه شما را بهعنوان یك فرشته نجات بشناسند اما چنین خصوصیتی بیشتر از آنكه به نفعتان باشد میتواند شما را از پا در بیاورد. هنر «نه» گفتن را یاد بگیرید و تاجایی كه در توان دارید دیگران را حمایت و پشتیبانی كنید و نه بیشتر از آن. قرار نیست به خاطر رفاه خودتان همیشه خواستههای دیگران را رد كنید بلكه باید به اندازه توان و انرژی و البته مهارتتان مسئولیت بپذیرید و نه بیشتر از آن. حتی اگر شما خیلی كارها را بهتر و سریعتر از همسرتان انجام میدهید، باز هم بار زندگی را یكتنه به دوش نكشید.
نظرات شما عزیزان: